فراشعر«چشم پرستو ها روشن» «آ و ی سی دو را من تو : ما » «بمب » م ا ////// به رنگ انار اشک هامان رگبار ٬دست ها بر تک تیر قلب من کوبانیست ٬نبض او با ازمیر با چه متنی ای وای ٬فرم یک نقّاشی تلخ ٬سر در گم ٬ گنگ ٬رنگ غالب هم قیر ///// -«چشم ها؟» ٬ -« مشکی ماند» ٬ -«دست ها ؟»٬ -«عاشق تر » تند تر می زد قلب ٬زودتر می شد دیر یک پرستو ناگاه ٬ چشم او را پر زد چشم من زنجیرست٬بسته شد در زنجیر _«آسمانت لرزید؟» _«او قفس از من ساخت زندگی با او ماند ٬زندگی از من سیر »
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت